Search
Generic filters
Exact matches only
Search in title
Search in content
Search in excerpt
Search in comments
Filter by Custom Post Type

۲۱ سیگنال تصمیم گیری برای تعطیلی یک کسب و کار

بازگشت به بلاگ
تعطیلی کسب و کار

اشتراک گذاری پست

۲۱ سیگنال تصمیم گیری برای تعطیلی یک کسب و کار

بازدیدها: 400

۲۱ سیگنال برای تصمیم گیری در خصوص تعطیلی یک کسب و کار

یک مشاور اقتصادی یا مشاور کسب و کار فقط برای شروع کسب و کار به شما مشورت نمی دهد بلکه این مشاوره ها در طول کسب و کار مورد نیاز هستند زیرا شما نمی توانید همه تصمیمات مربوط به کسب و کار خود را در ابتدای آن و قبل از شروع بگیرد. طبیعی است گروه تحقیق و مشاوره اقتصادی اکونوایزر نیز مطالب مشاوره ای خود را در طیف تصمیماتی که برای یک کسب و کار لازم است طراحی و ارائه خواهد نمود. شاید یکی از عجیب ترین موردهایی که فکر کنید یک وبسایت مشاوره می تواند درج نماید راهنمایی در خصوص خاتمه یا تعطیلی کسب و کار است. با این حال کسانی که تجربه لازم را دارند می دانند که تصمیم گیری در خصوص ادامه و بقای یک کسب و کار پس از بروز یک سری از مشکلات یا تصمیم گیری در خصوص انحلال کسب و کار یکی از کلیدی ترین و حساس ترین تصمیم ها در یک کسب و کار است. در واقع شاید افراد در این زمان بیش از سایر مواقع نیاز به مشاور اقتصادی داشته باشند چون در این وضعیت خود کارآفرین یا اعضای هیئت مدیره و مدیران و سهامداران عمده و ارشد یک شرکت ممکن است از نظر روحی، هیجانات و تمرکز ذهن در وضعیت خوبی قرار نداشته باشد و یک مشاور بیرونی می تواند کمک شایانی نماید.

در چند سال اخیر به علت نوسانات و شوکهای حاد بروز کرده در اقتصاد بین المللی و نیز شرایط خاص حادث شده بر کشور ما ممکن است کارآفرینان و کسب و کارهای زیادی به فکر تعطیلی کسب و کار خود افتاده باشند لذا ما در گروه اکونوایزر بر آن امید هستیم که شما با مطالعه این مقاله بتوانید تصمیم اصولی در خصوص ادامه، توسعه، خواباندن، یا تعطیل کردن کسب و کار خود بگیرید.

۱-      شما فاقد نقدینگی لازم هستید:

یک ضرب المثل در کسب و کار وجود دارد که : « شما بدون سود سالها می توانید به کسب و کار خود ادامه بدهید اما بدون نقدینگی هرگز!» باید عرض کنم که این مسئله در حدی جدی و بسیار زیادی درست است. شما ممکن است دارایی های با ارزش ملموس و غیر ملموس زیادی داشته باشید اما اگر فاقد نقدینگی و یا دارایی های نقد شونده مناسب و کافی  باشید، قادر نخواهید بود که به کسب و کارتان ادامه دهید. بنابراین یکی از وظایف اصلی یک کار آفرین و مالک کسب و کار تامین جریان و ذخایر مناسب نقدینگی برای اداره کسب و کار می باشد. این جریانات می تواند از محل وجوه سرمایه گذاری اولیه، اندوخته های قانونی و الزامی، درآمدهای حاصل از فروش خدمات و محصولات، سود سرمایه گذاری ها، آورده های شخص، وامهای دریافتی، درآمد حاصل از فروش دارایی ها، کمکهای مالی دولتی یا سایر منابع تامین شوند.

برای این که شما بتوانید بفهمید آیا شما دارای نقدینگی لازم هستید یا قادر به تامین این مقدار نقدینگی هستید باید دارای حداقل دانش مدیریت مالی لازم برای سطح و گستردگی کسب و کار خود بوده، اطلاعات جامعی از کسب و کار خود، محیط پیرامون و وضعیت رقبا و پیشبینی مناسبی از افق پیشرو داشته باشید.

۲-      شما به اهداف درآمدی سالانه خود دست نمی یابید:

بعد از دو یا سه سال وقت آن است که شما اهداف درآمدی خود را بدست بیاورید. اگر شما بعد این مدت هنوز درآمد کافی ندارید و در تامین پول مشکل دارید این بدان معنی نیست که شما باید وام بگیرید یا وام بیشتری بگیرید و خود را بیشتر مقروض سازید بلکه این بدان معنی است که باید در خصوص ادامه و تعطیل کردن کسب و کار خود تصمیم جدی بگیرید.

لازم به ذکر است شما باید مسائل مالی شخصی تان را از مسائل مالی کسب و کارتان جدا کنید. اگر کسب و کارتان هنوز نمی تواند تولید پول کافی کند ولی خودتان می توانید منابع مالی بیشتری تزریق کنید یا بدهی های تان را پرداخت کنید بدین معنی نیست که می توانید بیشتر قرض کنید و خودتان را در مشکل بیندازید.

خانم جو کلارسون یکی از مشاورین کسب و کار مشهور این مورد را در صدر موارد پیشنهادی خود برای بررسی تعطیل کردن احتمالی کسب و کار قرار داده است و می گوید:

«یکی از چراغ خطر هایی که برای یک کسب و کار وجود دارد این است که مالک کسب و کار مرتب از سایر دارایی ها و درآمدهای خود یا حتی بدتر از آن از طریق وام گیری و کارت اعتباری کسب و کارش را تامین مالی می کند.»

البته برای تحلیل این موضوع مدل های مختلفی ارائه شده است که یکی از آن ماتریس مشاوران بوستون است.

لازم به ذکر است زمان قید شده برای کسب و کارها و نیز موقعیت های جغرافیایی مختلف متفاوت است . برخی کسب و کارها با سختی و دشواری زیادی توسعه می یابند. مثلا یک کارخانه سیمان در ایران حداقل ۴ سال طول می کشد تا احداث و نصب شود و تقریبا ۴ سال پس از بهره برداری طول می کشد تا به نقطه سربه سر برسد در حالی که برخی کارخانه ها در صنعت غذایی و نظایر آن ظرف شش ماه احداث شده و ظرف ۲ سال به نقطه سر به سر می رسند.

همچنین پیشرفت فناوری و دوره زمانی هم مهم است. مثلا حدود ۳ دهه قبل حدود ۷ سال طول می کشید تا یک برند جدید که تازه با متد علمی و حرفه ای اداره می شود در بازار جا بیافتد اما امروزه این کار طی دو سال انجام می شود.

۳-      شما بعد از ۲-۳ سال هنوز به اهداف خود دست نیافته اید.

وقتی شما کسب و کاری را شروع می کنید تصویر واضحی از موفقیت کسب و کار خود دارید. اگرچه اغلب دستیابی به اهداف تعیین شده تقریبا همیشه بیش از زمانی که انتظار هست طول می کشد اما اگر شما بعد از ۲ الی ۳ سال هنوز به کمینه اهداف کمی تعیین شده دست نیافته اید وقت آن است که دنبال فرصت های جدیدی باشید. همانطور که در بالا ذکر شد این مدت بر اساس منابع بین المللی که با شرایط برخی کشورهای توسعه یافته خصوصا آمریکا سازگاری دارند ذکر شده است و برای هر کسب و کار با توجه به رشته فعالیت و محیط محل فعالیت نیاز به بومی سازی دارد. از طرفی زمان آغاز فعالیت نیز مهم است. شما خیلی وقتها با حدود۱-۵% از سرمایه گذاری فعالیتهایی مثل اخذ مجوزها و نیز کسب دانش فنی و طراحی های اولیه را شروع می کنید که اینها نباید جزو زمان محاسبه شوند.

۴-      اهداف شما جلوه و جذابیت خود را از دست داده اند:

اگر فراموش کرده اید که چرا کسب و کار خود را شروع کرده اید؟  یکی از نشانه هایی است که کسب و کار شما به منطقه خطر نزدیک می شود.

گاهی این بدان دلیل است که شما اهداف تان را به طور شفاف مشخص نکرده اید. نمی دانید چقدر باید در حوزه مشتری، چقدر در حوزه فناوری و چقدر در سایر زمینه ها باید پیشرفت داشته باشید؟! در این وضعیت باید اهداف خود را مشخص و شفاف کنید و فرمان کسب و کارتان را به سمتی بگیرید که به مسیر اصلی خود برگردد.

اما گاهی این بدان دلیل است که دیگر آن اهداف دیگر برای شما آن اهمیت سابق را ندارند. اینجا نشان می دهد که شما در هدفگذاری دچار اشتباه شده اید. مثلا ممکن است شما هدف گذاری کرده باشید که ۳۰% از بازار یک محصول را در یک کشور به دست بیاورید اما اکنون حس می کنید این هدف برای شما جذابیتی ندارد. علت آن است که شما به دلایل مختلف پی برده اید هدف تعیین شده آش دهن سوزی نبوده است.

۵-      ضرورت استفاده از یک فرصت جذاب تر سرمایه گذاری و کسب و کار

گاهی یک فرصت سرمایه گذاری و شروع یک کسب و کار جذاب وجود دارد اما شما منابع آزاد برای ورود به این کسب و کار را ندارید بنابراین لازم است که منابعی را از یک کسب و کار کمتر جذاب آزاد کنید. در واقع کلید رشد خیلی از شرکت ها و افراد در همین نکته است. برخی وقتها کسب و کارها خیلی کوچک و ساده و بسیط هستند به نحوی که به راحتی در یک عنوان کسب و کار می گنجند اما خیلی وقتها هر کسب و کاری از چندین زیر مجموعه یا (Sub-business) تشکیل می شود. مثلاً ممکن است شما دارای یک مجموعه باغهای وسیع باشید و در عین حال دارای خطوط سورتینگ، بسته بندی، و نیز کانال بازاریابی و توزیع خاص خود هم باشید. اما لزومی ندارد که شما خود را محدود به همین موارد کنید یا اینکه لزومی ندارد تا ابد همه اینها را ادامه بدهید.

زمانی شرکت یاهو تصمیم گرفت که کسب و کار یا سرویسی به نام Yahoo Geocities را متوقف کند. اخیراً هم شرکت گوگل تصمیم گرفت خدمات Google+ خود را متوقف نماید. اینها در واقع واحد های خودگردان یا یک زیر کسب و کارهایی بودند که باید در جهت منافع کلی شرکت، یا کسب و کارهای رقیب و جایگزین تعطیل می شدند.

۶-      وقتی که شما نیمی از دهها بار (Half of Dozen Times) تغییر مسیر داده اید اما هنوز شروع به موفقیت خارق العاده نکرده اید.

در بیشتر مواقع پیش می آید که یک کسب و کار جدید بعد از ورود واقعی به بازار بارها مدل کسب و کار خود را تغییر می دهد  اما اگر چندین بار تلاش های متفاوتی کرده اید اما متقاضیان زیادی پیدا نکرده اید تداوم کار تنها می تواند یک کار اجتناب ناپذیر ( یعنی تعطیلی) را به عقب بیاندازد.

۷-       شما مسیر های بازاریابی متعددی را طی کرده اید اما هنوز به معامله ای نرسیده اید.

اغلب کسب و کارها یک یا دو کانال بازاریابی دارند که به طور طبیعی با آنها فیت می شود. شما وقتی می توانید بگویید که یک کانال بازاریابی درست را یافته اید که تعداد خوبی از مشتریان را به آسانی جذب می کنید و سود مالی شما در حد خوبی قرار دارد. اگر ده کانال بازاریابی را امتحان کرده اید اما هنوز در مرحله هلک و تلک هستید، ممکن است زمان جمع کردن کسب و کار باشد.

۸-      رقبای شما خیلی سریعتر از شما رشد و توسعه می یابند:

اگر بازار هدف (Niche market) شما توسط ۲ یا ۳ رقیب مسلط کنترل می شود که با سرعت زیاد رشد می کنند و شما زمان دشواری دارید تا پیشنهادات خود را در یک راه معقول ارائه دهید شما راه دشوارتری برای دستیابی به سهم بازار مناسب در ادامه راه خواهید داشت. البته تعیین درست بازار هدف و نیز تعیین درست رقبا موضوع بسیار مهمی است. مثلا اگر شما یک آزانس تاکسی تلفنی محلی در یکی از شهرستانهای ایران هستید بازار هدف شما همان شهرستان و مسافرتهای شهری داخل آن می باشد بنابراین شرکتی مثل اوبر در کوتاه مدت یا حتی میانمدت رقیبی برای شما محسوب نمی شود. یا اینکه اگر شما یک هتل دار در کیش هستید هتل های موجود در اردبیل خیلی برای شما رقیب محسوب نمی شوند چون شما در دو فصل متفاوت سال و از تیپ های مشتریان متفاوت جذب مسافر و مشتری می نمایید.

در این مورد توضیحات مختلفی قابل ارائه است مثلا در سالهای اخیر اغلب کسب و کارهای ایرانی از واردات بی رویه کالاهای مشابه خارجی می نالندو گاهی حتی ممکن است دست به اقدامات غیر منصفانه نظیر دامپینگ هم بزنند. اما رویارویی با رقیب خارجی ترتیبات متفاوت تری نسبت به رقابت داخلی دارد. دولتها اغلب در اقتصاد داخلی خود دنبال تقویت رقابت هستند در حالی که در قبال بنگاههای خارجی از بنگاه های داخلی حمایت می کنند. لذا ضروری است برای کسب حمایت های لازم، اقدامات مناسبی صورت پذیرد. مثلا برخی مواقع تولیدکنندگان داخلی رقیب خارجی را متهم به دامپینگ می نمایند و فکر می کنند این امر حمایت سریع و بی دریغ و گسترده مسئولین دولتی را در پی خواهد داشت این در حالی است که یکی از طولانی ترین فرایندهای رسیدگی در موضوعات تجارت خارجی همین بحث دامپینگ است و چه بسا بهتر است به موضوعی مانند افزایش ناگهانی و گسترده واردات یا واردات بی رویه تکیه شود. دامپینگ یک یا چند کشور خاص را هدف قرار می دهد و طبققوانین باید به کشورهای مزبور اجازه دفاع در نهاد ناظر داخلی داده شود اما در بحث واردات بی رویه چنین مسائلی وجود ندارد.

۹-      شما پی می برید که چشم انداز شما از بازار کامل نبوده است:

بسیار دشوار است که شما یک دید کامل از فرصت های بازار برای یک کسب و کار معین داشته باشید مگر اینکه شما وارد کسب و کار شوید و شروع به آزمون فرضیات خود کنید برخی وقت ها به سرعت آشکار می شود که برخی جنبه های برنامه کسب و کار شما واقعیت را منعکس نمی کند و بعید است که شما بتوانید کسب و کار خود را در یک مقیاس سود آور مناسب اداره کنید. مثلا حدود ۲۰ سال پیش یکی از تولیدکنندگان ایرانی متوجه شده بود که تفاوت قیمت یکسری ظروف مسی در یکی از بازارهای صادراتی نسبت به قیمت جهانی مس و نیز قیمت قابل انجام صادرات ایران خیلی بالاست. او پس از تولید و صادرات اولین محموله متوجه شده بود که قیمت بالای فوق صرفا به یک برند خاص جافاتاده در آن بازار تعلق دارد و سایر برندها امکان فروش با چنان قیمت بالایی در آن بازار را ندارند. همچنین سالها پیش شاهد بودیم که یکی از تولید کنندگان داخلی نسبت به اخذ فناوری تولید گوشی موبایل و تولید آنها در داخل اقدام نمود اما در کمتر از یک سال گوشی های لمسی و سیستمهای اندرویدی در بازار رایج شدند در حالی که فناوری شرکت مزبور دکمه ای و ویندوز بود. بنابراین نیاز به ارزیابی و اقدام مجدد ضروری می نمود.یا اینکه در اواخر دهه هفتاد هجری تعداد قابل توجهی کارخانه کبریت در شهر های مختلف ایران تاسیس شد اما خیلی زود آشکار شد که نیاز بازار به این کالا به مقدار قابل توجهی تنزل یافته است. مثالهای متعددی از این قبیل می توان در ایران یا سطح بین المللی ذکر کرد.

۱۰-  شما دیگر تمایل ندارید به دیگران بگویید که شما چه کار می کنید:

وقتی شما با یک ایده هیجان زده شده اید ممکن است اشتیاق شما را به دشت جذب کند و شما را به سمتی بکشاند که همه گفتگو ها را به سمتی هدایت کند که به عنوان صاحب یک کسب و کار جدید در حال انجام آن هستید. اگر شما دیگر به کاری که انجام می دهید اعتقاد زیادی ندارید برعکس آن می تواند صحیح باشد یعنی شما دیگر علاقه نخواهید داشت در مورد کسب و کاری که انجام می دهید صحبت کنید.

۱۱-  بیشتر وقت خود را صرف انجام کارهایی می کنید که دوست ندارید:

بیشتر صاحبان مشاغل جدید دارای مجموعه مهارت یا محصولی هستند که نمی توانند منتظر بمانند تا جهان را به بازار عرضه کنند. متأسفانه واقعیت، به ویژه هنگامی که یک کسب و کار درگیر مشکل است ، این است که صاحبان غالباً بیشتر از انجام فعالیتهایی که بیشتر از آن لذت می برند و مناسب ترین آنهاست ، بیشتر وقت خود را برای پرداختن به ترازنامه ها می گذرانند.

۱۲-  مشتریان دیگر در مورد محصول یا خدمت شما صحبت نمی کنند:

همه مشتریان در مورد محصول یا خدمت شما صحبت نمی کنند اما اگر شما هیچ نوع تبلیغات لسانی برای محصولتان ایجاد نمی کنید شما می توانید دچار مشکل شده اید.

شما این موضوع را به طرق مختلف می توانید رصد کنید. شما از طریق فرمهایی که مشتریانتان پر می کنند و در خصوص نحوه آشنایی خود توضیح می دهند، از طریق عضویت در باشگاه های مشتریان، از طریق کنترل رفرنس ها و بک لینکهایی که به سایتتان صورت می گیرد. از طریق شرکتها و کسب و کارهایی که از شما درخواست نمایندگی، لیسانس و حق تکنولوژی، درخواست آموزش پرسنل  می کنند یا از طریق رصد شبکه های اجتماعی و نیز خبرهایی که در جراید در مورد شما چاپ یا در رادیو و تلویزیون در مورد شما ذکر می شود.

۱۳-  اغلب مشتریان شما مراجعه مجددی ندارند:

مورد دیگری که به مورد بالا ربط زیادی دارد نرخ بازگشت مشتریان (Retention Rate) است. هرچند همه کسب و کارها فرصت مشابهی برای ایجاد مشتریان دائمی و تکرارکننده نیستند اما نرخ بازگشت مشتریان پایین یکی از نشانه های کسب و کار ضعیف است.

۱۴-  کارکنان کلیدی شما دارند ترک کار می کنند:

اگر شما دارای کارکنانی هستید، طبیعی است که خصوصا آنهایی که مستعد تر و خطرپذیرتر هستند دنبال فرصت های بهتر می بگردند. اما وقتی آنها دنبال فرصت های بهتر هستند و قصد جدایی دارند، شاید یکی از مواردی است که گفته می شود شما آخرین کسی هستید که از قضیه مطلع می شوید. اما نشانه های مختلفی می تواند وجود داشته باشد که به شما در خصوص خطر جدایی آن ها هشدار دهد مثلا آنها کمتر از قبل تن به کار می دهند، کمتر ایده و خلاقیت خود را در انجام کارهای کسب و کار شما به کار می گیرند، بیشتر از قبل به مرخصی و خصوصا مرخصی ساعتی می روند، در طی ساعات کار بیشتر در شبکه های اجتماعی خصوصا شبکه هایی که مربوط به کاریابی است، فعال هستند و احتمالا مشغول فراگیری مهارتهایی هستند که به درد کسب و کار شما – یا محیطی که کسب و کار شما در آن فعالیت می کند- نمی خورد؛ مثلاً ، ممکن است کارکنان شما دنبال   یادگیری مهارتی باشند که فقط برای مشاغل بندری لازم است در حالی که شما در یک شهر کوهستانی مشغول فعالیت هستید. البته یک کارفرما و یک کارآفرین خوب باید بین تداوم حضور در شبکه های کسب و کار  برای به روز بودن در خصوص تخصص فرد، یا یادگیری یک مهارت به عنوان یک موضوع فوق برنامه یا یک افق احتمال برای سالهای آینده تفاوت قائل باشد. مثلا سالها پیش بسیاری از شرکتهای ایرانی هنوز از کامپیوتر در فرایند ها و کارهایشان استفاده نمی کردند اما کارکنان خوش فکری بودند که با پیش بینی قریب الوقوع بودن فراگیر شدن استفاده کامپیوتر، اقدام به کسب مهارت در این زمینه نمودند. همچنین با افزایش روند جهانی شدن بسیاری افراد اقدام به یادگیری زبانهای خارجی و خیلی مهارتهای دیگر نموده اند که امری طبیعی می باشد.

۱۵-  روابط کاری شما شروع به بغرنج شدن می کند:

اگر شما هم بنیانگذار دارید احتمالا به صورت آرام اختلاف نظر هایی بین شما شروع خواهد شد. حتی اگر  مشاجره بین شما چیز معمولی در کار شما نیست ولی زمانی که اشتیاق و نگرش عمومی برای حمایت، با تنش و بی اعتمادی جایگزین شده است، ممکن است به انتهای خط رسیده باشید.

در این خصوص پیشنهاد می شود نظریه های تیم سازی مطالعه شود. مثلاً بر اساس نظریه تاکمن (Bruce Tuckman/1965) و مدل ۵ مرحله ای رشد یک تیم، بروز اختلاف نظر در مرحله دوم تیم سازی امری طبیعی است اما این مرحله مدت مشخصی در تئوری های تیمی دارد و حد اختلاف نظر مشخصی در آن قابل پذیرش است و اگر مدیریت تعارض و اختلاف نظر انجام نشود تیم دچار فروپاشی سریع خواهد شد و موردی که اینجا ذکر می شود همین است و البته موضوعی که در مرحله پنجم تیم سازی یعنی فروپاشی رخ می دهد.

۱۶-  روابط شخصی شما با مشکل مواجه شده است:

هنگامی که شما بیش از حد کار می کنید، اما هنوز کمتر از حد درآمد دارید، از نزدیکان خود غافل می شوید، و این می تواند شامل حتی وفادارترین دوستان و اعضای خانواده نیز گردد. ممکن است متوجه شوید که حتی هنگامی که وقتتان را با عزیزانتان می گذرانید، هنوز فکرتان جای دیگر مشغول است.  یا اینکه آنها از حضور شما در بین خود راحت نیستند و احساس خوشحالی نمی کنند.

۱۷-  شما مشکل سلامتی دارید:

این شامل هم سلامت جسمی و هم سلامت روانی و روحی شما و صد البته سلامت جسمی، روانی و روحی اطرافیان نزدیک شما از جمله خانواده تان می باشد.

ترکیبی از اضطراب، تغذیه نامناسب، ساعات طولانی نشستن پشت میز کار، می تواند بعد از چند ماه منجر به یکسری مشکلات سلامتی شود. وقتی که شما ۷۲۴ نگران کسب و کار خود هستید این بسیار دشوار است که شما مراقب سلامتی خودتان باشید.

مشکلات سلامتی شما می تواند شامل طیف وسیعی از موارد باشد. مثل افزایش مداوم وزن- کاهش مداوم وزن- احساس خستگی مفرط و یا مداوم- فشار خون و تپش قلب بالا- مشکلات تنفسی و… . البته باید توجه داشت که اندازه خطر و جدیت آن خیلی مهم است. تبعاً برخی مشاغل نظیر خلبانی، رانندگی یا نظایر آن ممکن است اندکی بر تپش قلب و مواردی دیگر اثر منفی داشته باشند یا با خطر سوانح روبرو باشند یا پزشکان همواره در خطر ابتلا به بیماری های واگیردار و گاهی بیماری های ناشی از حساسیت به عوامل تشخیصی و یا درمانی قرار دارند. بنابراین باید زمانی از این خطر صحبت کرد که خاص و حادتر از معمول پذیرفته شده توسط فرد و اطرافیان او یا استانداردهای جامعه باشد یا توسط پزشک معالج یا سایر افراد ذیصلاح توصیه شده باشد.

البته در همه موارد باید ارتباط مستقیم و موثر مشکلات فوق را با مسائل کاری تان بسنجید. برخی وقتها کار شما یک سری بیماری ها را موجب می شود و گاهی اگر شما دارای بیماری هایی باشید که حتی به کارتان ربطی نداشته باشد ممکن است عوارض آن را تشدید نماید.

از طرفی برخی وقتها کار شما باعث می شود، برخی عوامل بیماری زا به محیط منزل و خانواده و نزدیکانتان منتقل شوند که ممکن است شامل میکرو ارگانیسم ها، مواد شیمیایی، تشعشعات و موارد دیگر باشد  یا خستگی مفرط شما یا درگیری ذهنی شما باعث برخورد نامناسب با خانواده و مسائلی از این دست گردد. در برخی موارد دیگر شما به علت مسائل ناشی از کارتان
نمی توانید یاری و راهنمایی لازم را به نزدیکان تان یا خانواده تان برای حفظ سلامت شان  ارائه دهید و این مسئله به مراحل حاد کشیده است.

۱۸-  زمانی که فکر کردن به یک کار تمام وقت با حقوق مشخص برای شما جذاب می نماید:

اغلب دارندگان کسب و کارهای تازه نمی توانند، منتظر باشند تا کار خود را ترک کنند و برای خودشان کار کنند. حتی زمانی که موفقیت بیدرنگ نیست ممکن است رضایت بخش به نظر آید که به مدیر خود پاسخ ندهید.  بنابراین اگر شما رویاپردازی روزانه داری که یک کار ۸ صبح تا ۴یا ۵ عصر با حقوق مشخص و ثابت یک موضوع جذاب است احتمالا کسب و کار شما خوب جلو نمی رود.

۱۹-  اگر موقع فکر کردن به تعطیلی کسب و کار خود احساس رضایت و راحتی می کنید:

اگرچه فکر بسته شدن درهای محل کسب و کارتان در ابتدا ممکن است دردناک باشد، اما شما طبق تحلیلتان می دانید که این یک حرکت صحیح است که پس از سپری شدن مدت کوتاهی از پشیمانی و ناراحتی، موجب خواهد شد احساس آرامش بیش از حدی را تجربه کنید.

۲۰-  بیش از آنکه مشتریان تان محصولات تان را دوست داشته باشند، خود شما آنها را می پسندید:

طبیعی است که محصول تولیدی شما برای خود شما جذاب و جالب باشد. اگر چنین نباشد شانس موفقیت آن کمتر خواهد بود اما این قسمت در یک بند دیگر پرداخته می شود. در اینجا می خواهیم بدانیم آیا کسب و کارتان واقعاً محصولاتی را تهیه و ارائه می نماید که مشتریان و مصرف کنندگان به دنبال آن هستند؟ یا اینکه کسب و کار شما بر چیزی متمرکز شده است که شما فکر می کنید که خیلی مهم، جالب و یا جذاب است و واقعاً و دقیقا از دیگران می خواهید که فکر کنند آن چیز مهم، جالب و جذاب است؟!

شناسایی نیاز واقعی مشتری کاری دشوار است خصوصاً در موضوعاتی نظیر نرم افزارهای کامپیوتری، اپلیکیشن های موبایل، و انواع مختلف کسب و کارهای اینترنتی، خدمات حرفه ای، محصولات پیشرفته خیلی دشوار است. بارها و بارها باید شما محصولتان را اصلاح کنید تا به نیاز مشتری برسید.

چند سال پیش یکی از شرکتهای معروف و معتبر کشور، تولید یک محصول به نام بستنی-هویج را در دستور کار خود قرارداد. با توجه به حرفه ای بودن تیم تولید و بازاریابی این شرکت، قبل از اینکه محصول را تولید انبوه و به بازار عرضه نمایند از یک تیم ۳۰۰ نفره تستر استفاده کردند. اغلب این تستر ها به خصوص آنهایی که بیشتر معتمد شرکت بودند، اعلام کردند که این بستنی از نظر رنگ هیچ ارائه ای از هویج ندارد و از نظر مزه شبیه دو بستنی دیگر این مجموعه از جمله بستنی-عسل می باشد. بنابراین محصول به بازار عرضه نشد.

اما یکی از شرکت های طراحی اپلیکیشن موبایل، یک بازی را عرضه کرد با این تفکر که مورد استقبال بسیار زیادی واقع خواهد شد در روزهای اول ارائه بازی، استقبال خوبی از آن شد اما مدتی بعد حتی کسی حاضر نبود، نسخه رایگان آن را دانلود کند. بر اساس آنچه که گیمر ها و طراحان بازی می گویند، یکی از نکات جذاب در بازی ها طول آنهاست به نحوی که طول بازی ها نباید کمتر از ۵ ساعت باشد. از طرف دیگر نقاط بحرانی در بازی خیلی مهم هستند. برخی بازیها طوری طراحی می شوند که عبور از مرحله بحرانی نیاز به امتیاز خاصی دارد اما امتیازات موجود به نحوی است که با کمترین خطایی امکان کسب آن امتیاز وجود ندارد و عبور از مراحل امکان پذیر نیست  موارد متعدد این چنینی وجود دارد که در طراحی یک بازی باید رعایت شود.

موارد زیادی از این قبیل مثالها در کسب و کارها وجود دارد. خوشبختانه امروزه طراحی محصول و طراحی مدل کسب و کار و طراحی آمیخته بازاریابی یک علم مدون و حرفه ای شده است و شما می توانید موثر تر در این زمینه کار کنید.

۲۱-  زمانی که خواباندن کار یا Sleep Mode گزینه خوبی نیست.

برخی کسب و کارهای حرفه ای و تخصصی نظیر صنایع هوا فضا، آزمایشگاههای کنترل کیفیت یا نظایر آ مجبور هستند حتی در وضعیتی که هیچ تولید و درآمدی ندارد بخش قابل توجهی از هزینه های جاری یا متغیر خود را هم بپردازند در حالی که برای کارخانه سیمان یا فولاد چنین موردی وجود ندارد. این کسب و کارها نیاز دارند برای حفظ مجوز های خود بخش قابل توجهی از پرسنل متخصص را همچنان در استخدام نگاه داشته و هزینه های مرتبط را پرداخت نمایند.

در حالی که چنین بحثی برای بیشتر کسب و کارهای پیمان کاری، نظیر نظافت شهری، ساخت و ساز، نگهداری فضای سبز و … چنین بحثی وجود ندارد و زمانی که بازار رونق نداشته یا شرایط لازم را نداشته باشد کار می خوابد و به محض رونق مجدد دوباره شروع می شود…

 

تهیه و تنظیم: گروه مشاوره و تحقیق اقتصادی اکونوایزر

با ارسال کامنت و تیکت ما را در تهیه مطالب غنی تر و تامین نظرات شما عزیزان یاری فرمایید.

 

گروه تحقیق و مشاوره اکونوایزر آمادگی دارد تست لازم در خصوص پایان و تعطیلی کار را برای متقاضیان انجام دهد در این خصوص در وبسایت ثبت نام نموده و در قسمت تیکت مشتری درخواست دهید

3+

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازگشت به بلاگ